دختر بدل کار
محیا گلی تو ماه رمضون نمیزاشت کسی قرآن بخونه.هر وقت جایی قرآن با رحلش میدی خودش بدون کمک میرفت روی رحل می نشست.و لی هم ذوق میکرد که تنهایی موفق شده. بعدشم هر وقت پدر جون میخواست بره نون بخره محیا هم میرفت ولی ببینید چطوری میرفت.............. ...
نویسنده :
مامانی
8:29