بازی اشکنک داره سر شکستنک داره
اینم عاقبت شیطونی های محیا خانم
داشتی بازی میکردی که یهو شروع کردی به کردن. متوجه نشدم برای چی جیغ میزنی اومدم بغلت کردم و فورا ساکت شدی و دوباره مشغول بازی کردن شدی من هم تو اشپزخونه مشغول بودم وقتی برگشتم که ببینم داری چکار میکنی دیدم تمام دست و پاهات خونه سریع دستاتو شستم ولی خونش بند نمیومد دوباره شستم و روشو محکم فشار دادم وقتی کمتر شد برات چسبش زدم تو این فاصله دست از بازی کردنت بر نداشتی.
اینم عاقبت شیطونی هات
عیب نداره بزرگ میشی یادت میره
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی